محل تبلیغات شما

موسسه آسیب های اجتماعی ستایشگران



امان از همسررفیق باز، همسری که بیشتر از اینکه علاقمند باشد وقت خود را با خانواده اش سپری کند، علاقه دارد که با دوستانش باشد و اوقات خود را با آن ها بگذراند.

در مطلب قبل ماجرایی مطرح شد و سوالی پرسیده شد تحت عنوان اینکه با رفیق بازی همسرم چه کنم ؟». در این مقاله به این سوال پاسخ می دهیم. همه می دانیم، فرد رفیق باز کسی است که به اصطلاح عامه، بعد از ساعت کاری خود، تمایل دارد با دوستانش به گردش و تفریح برود، در مکان هایی که در دوران مجردی اش با دوستانش می رفت، قرار بگذارد، تا دیر وقت خارج از منزل است، حتی روزهای تعطیل را هم با آنها سپری می کند.

این مساله هم در میان خانم ها و هم در میان آقایان دیده می شود و برای زندگی مشترک هر کدام از آن ها قطعا آسیب هایی را ایجاد می کند.

حل مشکل بدون مشاجره

مروری بر نقش ها و وظایف تان در زندگی مشترک بیاندازید و در وهله بعد سعی کنید که مشکلاتتان را از روش های منطقی و بدون مشاجره حل نمایید

یکی از مهم ترین عواملی که موجب می شود یک همسر، رفیق باز باشد، این است که همسر به وظایف مختص به خود در زندگی مشترک عمل نکرده و یا در آن ها کوتاهی کرده است. همین مساله سبب می شود، همسران تمایل داشته باشند که بیشتر اوقات خود را در خارج از خانه و در کنار دوستانشان بگذرانند.

همچنین کسانی که مداوم با همسرشان بحث و جدل و مشاجره دارند و سعی نمی کنند، مشکلاتشان را منطقی حل کنند، موجب ایجاد این حالت در همسرشان می شوند.
پس اگر شما جزء کسانی هستید که همسرتان رفیق باز است در ابتدا، مروری بر نقش ها و وظایف تان در زندگی مشترک بیاندازید و در وهله بعد سعی کنید که مشکلاتتان را از روش های منطقی و بدون مشاجره حل نمایید.

پیامدهای رفیق بازی


پرسش: احساس می کنم آدم به شدت وابسته ای هستم.خواستم در مورد وابستگی بدونم.اینکه واقعا وابستگی چیه و چه علایمی دارد؟آیا اختلال شخصیتی محسوب میشود؟برای رهایی ازآن چه باید کرد؟ منابع مختلفی مراجعه کردم ولی پاسخ های متفاوتی دریافت کردم.ممنون میشوم اگر کمکم کنید.

پاسخ مشاور:

وابستگی، به معنی اتکای به دیگری، زیر دست یا تابع کسی بودن، تعلق به چیزی یا کسی داشتن و تکیه کردن به دیگری برای درخواست حمایت یا کمک است. اگرچه وابسته بودن و اتکای به دیگران ویژگی اساسی اختلال شخصیت وابسته است، اما تا وقتی نشانه های دیگری وجود نداشته باشد، نمی توان گفت که فرد دارای اختلال شخصیت وابسته است، زیرا همه ی ما گاهی اوقات در کارهای خود از دیگران کمک می خواهیم و گاهی نسبت به فردی خاص احساس دلبستگی زیادی می کنیم و تمایل داریم که بیش تر اوقات در کنار او باشیم. این حالت ها در حد مشخصی، طبیعی محسوب می شوند و حتی فقدان آن ها می تواند به منزله ی بیماری باشد. اما افرادی که به اختلال شخصیت وابسته مبتلا هستند در حد افراطی به دیگران وابسته اند و به طور مداوم به اطمینان جویی از سوی دیگران نیاز دارند، عدم تحمل تنهایی و حساسیت داشتن به طرد شدن در آن ها زیاد دیده می شود، با دیگران بیش از حد موافق اند، به عبارتی جرئت مخالفت کردن با دیگران را ندارند. آن ها قادر نیستند به میل خود عمل کنند و خود انگیخته باشند و از این که دیگران آن ها را ترک کنند به شدت می ترسند. زیادی فروتن هستند و مدام نیاز به تأیید دیگران دارند و در روابط بین فردی خود بدون مرز هستند؛ یعنی به راحتی به دیگران اجازه می دهند که حقوق آن ها را زیر پا بگذارند. معیارهای تشخیصی برای افراد با وابستگی بیمارگونه و مفرط، به طور خلاصه به شرح زیر است :


وقتی عاشق می شویم، وقتی در فرایند ازدواج می افتیم، یا وقتی در مرحله شناخت فرد دیگری هستیم، ممکن است نشانه هایی ببینیم که به دلایل مختلف آنها را نادیده بگیریم. نشانه های هشداردهنده ای که ساده از کنار آنها می گذریم و همان ها، چند وقت بعد دست و پایمان را می بندند و ما را به سمت جدایی سوق می دهند.

در اینجا نگاهی می اندازیم در اشتباهات رایجی که افراد انجام می دهند و توجیه های نابجایی که در مقابل هشدارها می کنند. شاید شما هم یکی از همین دلایل را برای ادامه دادن یک رابطه پرخطر داشته باشید. پس به دقت این مطلب را بخوانید.

بی تجربگی

بگذارید رک و پوست کنده بگوییم: هیچ آدمی، دقیقا هیچ آدمی بعد از ازدواج تغییر نمی کند. هیچ آدمی به خاطر عاشق شدن بهتر نمی شود

هر قدر هم که خودتان را دنیا دیده، با تجربه و عاقل بدانید، باز ممکن است در رابطه با یک جنس مخالف اشتباه کنید. شما تا زمانی که تجربه ازدواج نداشته باشید نمی توانید ریزه کاری های یک زندگی مشترک و یک رابطه مادام العمر را درک کنید.

رفتارهایی که از طرف مقابلتان می بینید، ممکن است عجیب یا آزاردهنده باشند اما صرفا به دلیل بی تجربگی، آن ها را حمل بر دوست داشتن، اشتباه و. می کنید. توصیه جدی ما این است که هر وقت در رابطه با نامزدتان احساس کردید چیزی ایراد دارد (ولو این که نفهمید دقیقا ایراد از چیست و صرفا احساس بدی داشته باشید) با یک بزرگتر، یک فرد با تجربه یا یک مشاور م کنید. مثلا اگر حس می کنید سطح انرژی تان با نامزدتان نمی خواند، دنیای ذهنی تان با هم متفاوت است، رفتاری از او می بینید که باعث احساس تنفر در شما می شود و. دست از توجیه کردن بردارید و روی همان توقف کنید تا موضوع را حل کرده و به احساس خوبی برسید.


نشانگان یا سندرم پای بی قرار (RLS) معمولا هنگام شب و هنگامی که سعی در شل کردن پاها برای خوابیدن دارید، پیش می آید. حرکت دادن پا، حداقل برای مدتی کوتاه، باعث بهبودی این احساس می شود.

مبتلایان به سندرم پاهای بیقرار وقتی دراز می کشند، احساس نامطبوعی در پایشان دارند که اغلب به شکل احساس قلقلک، سوزن سوزن شدن، تیر کشیدن، کشیدن پا یا حالت خزیدن توصیف می شود. گاهی حرکت دادن پا، حالشان را بهتر می کند، اما تکرار این مساله در طول شب، خواب و استراحت کافی را غیرممکن می سازد و مشکلاتی در روز بعدی ایجاد می کند.

اغلب پزشکان این بیماری را به دو دسته اولیه و ثانویه تقسیم می کنند. در نوع ثانویه، دلیل ابتلای فرد عواملی مانند کمبود آهن و یا بیماری کلیوی است و اغلب با مصرف مکمل آهن و یا درمان مشکل کلیه و یا پیوند کلیه بیماری از بین می رود.

افراد مبتلا به سندرم پاهای بیقرار خفیف ممکن است با تغییر سبک زندگی مانند ورزش بیشتر و محدود کردن مصرف کافئین تسکین بیایند

از طرف دیگر سندرم پاهای بیقرار اولیه به طور ژنتیکی و ارثی به افراد منتقل می شود. به هر حال هنوز هم به طور دقیق مشخص نیست که چه اتفاقی باعث شروع این بیماری در افراد می شود.

ن حدود دو برابر مردان به مشکل سندروم پای بی قرار دچار می شوند و علایم این بیماری معمولا با افزایش سن تشدید می گردد.

سندرم پاهای بیقرار یک مشکل جدی است

بدون شک اگر سندرم پاهای بیقرار خواب افراد را دچار اختلال کند، نه تنها خستگی، بلکه مشکلاتی نظیر بیماری های قلبی ، فشار خون بالا و کاهش سطح سلامت بدن را به دنبال می آورد. حتی تحقیقات نشان داده است که سندرم پاهای بیقرار شدید گاهی منجر به بروز سکته مغزی خواهد شد.


غلظت آلایندگی ماهواره ها روی پشت بام های تهران  بیشتر شده است!

صدا و سیمای دهه 80 و 90 با صدا و سیمای دهه 60 و 70 باید متفاوت باشد این موضوع را فارغ از تحولات مربوط به تکنولوژی، سبک زندگی و نگرش مردم، با توجه به عامل زمان باید نگریست؛ چرا که وم همگام شدن با رشد و تغییرات تکنولوژیک و یا تولید محتوا مطابق با نیازهای روز مخاطبان امری بدیهی است اما اصل تغییر باید فراتر از این موارد بر مبنای فضای رقابتی و تکثر رسانه ای انجام پذیرد. تولید محتوا مبتنی بر اصول اما با همان چهارچوب فضای تک صدایی یا مبتنی بر فیلتر و پارازیت قطعاً نمی تواند سیر اعتماد و یا اقناع مخاطب را مانند دهه های گذشته در پی داشته باشد.
پیرامون افزایش و کاهش میل مخاطبان به رسانه ملی و ماهواره رقابتی تنگاتنگ وجود دارد و سالیانه  آمار این موضوع با فراز و فرودهایی روبروست. گاهی رسانه ملی پیشی می گیرد و گاهی هم شبکه های ماهواره ای اما متاسفانه رشد افزایش مخاطبان ماهواره ای همیشه روندی همراه با رشد  داشته است.
یکی از آخرین آمارها توسط ایسپا مرکز افکارسنجی خبرگزاری دانشجویان ایران انجام گرفته است مطابق نتایج حاصل از پژوهش این مرکز براساس این نظرسنجی بر اساس نتایج این نظرسنجی، حدود 38 درصد مردم کشور اعلام کرده اند که از شبکه های ماهواره ای استفاده می کنند. آمار ایسپا  از استفاده ٤٠ درصدی مردم شهرها و ٣٢ درصدی مردم روستا ها حکایت دارد همچنین میزان استفاده زا این رسانه را در میان جوانان کشور (١٨ تا ٢٩ سال) 46 درصد اعلام می کند در حالی که این میزان برای افر. 47 درصد کسانی که تحصیلات آکادمیک دارند و 33 درصد کسانی که فاقد تحصیلات آکادمیک هستند از ماهواره استفاده می کنند. اما نتایج نظرسنجی ایسپا حاکی از آن است که حدود 44 درصد تهرانی ها اعلام کرده اند که از شبکه های ماهواره ای استفاده می کنند.

نیمی از جوانان معتقدند که افزایش شبکه های تلویزیونی در برآورده کردن انتظارات جوانان موثر بوده است، اما ۶۷ درصد آنان معتقدند که این تغییرات نتوانسته است گرایش جوانان به ماهواره را کاهش دهد.


در 9ماهه ابتدای سال 94 به ازای هر 4.3 ازدواج یک مورد طلاق در کشور به ثبت رسیده؛ طلاق هایی که بیشترشان مربوط به رده سنی 25-29 سال بوده اند. با این حساب عجیب نیست اگر هر سال تعداد زیادی دختر و پسر جوان داشته باشیم که بعد از تجربه یک زندگی مشترک، حالا یا باید تبعات مجرد ماندن را به جان بخرند یا دوباره ازدواج کنند.

با وجود آمار بالای طلاق که گفته می شود به مورد در هر ساعت می رسد، تنها 2.7 از ازدواج های هر سال مربوط به ازدواج مجدد ن و 3.6 از آنها مربوط به ازدواج های مجدد مردان است. در واقع ن و مردان زیادی در عین جوانی و شایستگی به دلیل تجربه یک شکست در زندگی مشترک خود، فرصت تشکیل خانواده را از دست می دهند.
اما آیا واقعا ازدواج کردن با فردی که قبلا تجربه زندگی مشترک را داشته اشتباه است؟ آیا ازدواج یک فرد مطلقه با فردی که قبلا تجربه ازدواج نداشته خیلی بد است؟ اگر کسی به شما پیشنهاد شود که قبلا تجربه ازدواج داشته باشد، چطور باید عمل کنید؟

بهترین زمان برای ازدواج مجدد، دو سال بعد از طلاق است. در این دو سال فرد از همه وابستگی ها به زندگی قبلی جدا می شود، خود را پیدا می کند، زخم هایش را ترمیم می کند و کم کم آماده یک رابطه سازنده جدید می شود

 قبل از هر چیز به تصویر ذهنی تان رجوع کنید

فرد مطلقه در ذهن شما و خانواده تان چه تصویری دارد؟ تا چند سال قبل، تصویری که افراد از یک زن یا مرد طلاق گرفته داشتند، متفاوت بود. این تصویر معمولا معرف فردی با چاله های بزرگ شخصیتی (مثل بیماری ها و اختلالات روانی یا رفتاری)، مشکلات اساسی در سبک زندگی (مثل اعتیاد، خشونت، بی بند و باری و.)، یا حتی داشتن چند فرزند و سن بالا بود. امروز اما ن و مردانی که کارشان به جدایی می کشد، ااما مشابه این تصویر نیستند. خیلی از آنها دختران و پسران جوانی هستند که عموما تحصیل کرده اند، در اجتماع حضور دارند، بدون فرزند هستند و به دلیل مشکلات ارتباطی و ناتوانی از اداره زندگی شان جدا شده اند. بنابراین ازدواج با یک فرد طلاق گرفته معنی این نیست که خودتان را دست پایین گرفته اید، ازدواجی نامتوازن داشته اید یا به اصطلاح در این ازدواج حیف شده اید.
فرد مقابل هم به شرطی که علت طلاقش مشکلات جدی مثل اعتیاد، بیماری جسمی و روانی، مسایل قضایی و. نباشد شخصی است مثل شما؛ با این تفاوت که یک شکست را تجربه کرده و اشتباهی را در گذشته مرتکب شده است.

 درباره طلاق او تحقیق کنید


طبق پژوهش های انجام شده متوسط ساعت کار مفید ایرانیان یک ساعت و سی دقیقه در روز است چون بیشتر از این حسش نیست!!!

اسلام با تنبلی و سستی به شدت مخالف است و روایات بسیاری در خصوص تلاش و کار و خدمت از ائمه معصومین علیهم السلام وارد شده است. هر قدر انسان بدن خود را به تنبلی و عدم تلاش و کوشش عادت دهد بدن نیز به همان نسبت سست و بی حال می شود و در برابر سختی ها و تغییرات احتمالی مقاومت نشان می دهد.
تنبلی یا سستی در کار یعنی انجام ندادن یا عقب انداختن مسئولیتها و کارهای واگذار شده به فرد است. تنبلی در کار عواقب بسیار خطرناکی برای فرد و جامعه در پی دارد.
طبق پژوهشهای انجام شده متوسط ساعت کار مفید ایرانیان یک ساعت و سی دقیقه در روز است. کمی ساعت کاری مفید در کشور موجب کاهش راندمان کاری، نیتی ارباب رجوع و کاهش بهره وری می شود و در نگاه کلان جلوی رشد، توسعه و پیشرفت کشور را نیز می گیرد.

به نظر می رسد مسئولان و مدیران به این امر کمتر توجه داشته اند و تلاشی برای افزایش راندمان کاری و بهره وری نکرده اند. شاید اگر ت های تشویقی و تنبیهی در ادارات و بخصوص ادارات دولتی به نحو درستی صورت گیرد به مقدار قابل ملاحظه ای بتوان میزان ساعات کار مفید را افزایش داد

از جمله عواقبی که متوجه فرد است این است که زمان به سرعت در حال گذر است و هر چه در انجام امور و کارهای واگذار شده سستی و اهمال کند، فرصت ها از دست می رود و زمانی به خود می آید که دیگر نمی تواند به گذشته بازگردد و جبران مافات کند. از طرف دیگر هر قدر فرد کارهای خود را عقب بیاندازد، به این رویه عادت می کند و نظم، ترتیب و هدف های دیگر زندگیش را تحت تاثیر قرار می دهد.

از دیگر مضرات فردی تنبلی و سستی کاهش اعتماد به نفس افراد است. زمانی که نمی تواند طبق برنامه پیش برود و یا در انجام امور از دیگران عقب می افتد به مرور اعتماد به نفس خود را از دست می دهد و تبدیل به یک فرد بی مصرف و مسئولیت ناپذیر می شود. چنین افرادی حاضر نیستند تن به هر کاری دهند و در همان جایگاهی که هستند باقی می مانند و گاهی اوقات نیز از جایگاه خود تنزل پیدا می کنند.


همه می خواهند ازدواج موفق و خوشبختی ناتمامی داشته باشند. اما فقط عده کمی به این خواسته می رسند.چرا؟ چون ازدواج موفق هم رمز و رازی دارد که باید آن را یاد بگیرید.

افراد موفق، تصویر ذهنی درستی از ازدواج موفق دارند. آنها می دانند از دو نفرگی شان چه چیزی را باید بخواهند و چه چیزهایی مال قصه هاست، چه چیزهایی عشق میانشان را می کشد و چه کارهایی، به رابطه شان قوام بیشتری می دهد.
یادگرفتن این مهارت ها، یا از طریق زندگی کردن در یک خانواده کاملا موفق امکان پذیر است یا مطالعه و به کار بستن روش هایی که آدم های موفق از آنها تبعیت می کنند. ما در این جا برخی از رازهای ازدواج موفق و ویژگی های زوج های خوشبخت را برایتان می گوییم:

ایده آل های مشخص دارند: زوج های خوشبخت، قبل، حین و بعد از ازدواج، می دانند از زندگی چه می خواهند و چطور باید به این خواسته ها برسند. وقتی آدم ها تکلیف شان با خودشان روشن باشد، در انتخاب شریک زندگی هم دقیق تر عمل می کنند و زندگی را از روی برنامه و نقشه ای که در ذهنشان دارند، پیش می برند.

شاید در اوایل ازدواج همه زوج ها به هم چسبیده باشند و همه کارهایشان دو نفری انجام شود اما کم کم باید از هم فاصله بگیرند تا حریم فردی شان هم حفظ شود و استقلال هر کدام باقی بماند

عشقشان را تازه نگه می دارند: دوستی، احترام، عشق بین زوج های خوشبخت هر روز بیشتر می شود. چرا؟ چون نهال عشقشان را آبیاری می کنند. دوستت دارم را زیاد می گویند، به یکدیگر کمک می کنند، از هم حمایت می کنند و رابطه جنسی شان را در گذر روزها، از دست نمی دهند. رابطه جنسی قوام دهنده رابطه عاطفی زن و مرد است و با حذف آن زندگی شویی تبدیل به یک رابطه اجتماعی می شود و کم کم به سردی می گراید.


شاید بتوان با یک مسکن سردرد را متوقف کرد، اما درمان میگرن و سردردهای بزرگ تر نیاز به یک استراتژی کارآمد دارد. در این مطلب هفت راه حل مهم جهت درمان این مشکل تقریبا بزرگ و روزانه ارائه شده است و بهتر است با هر بار سردرد به جای مراجعه به پزشک، خودتان در خانه مشکل را حل کنید.

ورزش کنید

انجام تمرینات ورزشی جهت افزایش ضربان قلب می تواند به طور چشمگیری باعث کاهش سردردهای میگرنی شود. در هنگام ورزش ، بدن ماده ای به نام اندورفین ترشح می کند که استرس را کاهش داده و سیگنال های درد را سرکوب می نماید.

سه روز در هفته و هر بار به مدت نیم ساعت ورزش های نه چندان سنگین انجام دهید. ورزشی مانند دوچرخه سواری و پیاده روی برای جلوگیری از بروز سردردهای شدید موثر هستند. پس از دو هفته ورزش منظم احتمالا سردردهایتان به مرور کاهش می یابد.

سبزیجات و آجیل مصرف کنید

کمبود منیزیم می تواند میگرن را به جان تان بیاندازد .اسفناج، برگ چغندر و آجیل موادی سرشار از منیزیم هستند و در هر وعده مصرف بیش از 70 میلی گرم ماده ی معدنی به بدن وارد می کنند. همچنین مصرف مکمل منیزیم بعد از دو هفته سردردها را کاهش می دهد.

کافئین را یک باره ترک نکنید

ترک کافئین یکی از دلایل ابتلا به سردردهای شدید است.

انجام ورزش و تمرکز بر قوی کردن ماهیچه ها و استخوان های ناحیه ی گردن یکی از راه کارهای جلوگیری از ابتلا به سردردهای شدید است

سعی کنید مصرف قهوه و کافئین را کم کم متوقف کنید تا به یک باره دچار سردرد نشوید. ترک قهوه گاهی باعث برهم ریختن اوضاع فرد در طول یک شبانه روز می شود. هیچ گاه به یک باره به بدنتان فشار نیاورید.

مدت بیشتری چشم هایتان را بسته نگه دارید


این روزها عده ای از جوانان به دنبال خانه های خالی ای میگردند تا در آنجا تفریحات وحشتناکی را برای خود دست و پا کنند!نمی دانم تا به حال اسم این تفریح را شنیده اید یا نه اما اسمش هم وحشتناک است!.

در گوشه و کنار این شهر تا دلت بخواهد پر است از خانه های خالی.خانه هایی که خیلی ها آرزوی داشتنش را دارند تا از آوارگی رهایی یابند و درمقابل عده ای حاضرند برای یک شب هم که شده  با پرداخت هزینه های هنگفت خانه ای را اجاره کنند .خانه هایی که اکنون رنگ و بوی فحشا از سر و رویش بالا می رود.
شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که به شهری  سفر کنید و ناچارا مجبور به گرفتن خانه یا هتلی شوید اما برای گرفتن جا اولین چیزی که از شما میخواهند مدرک شناسایی است و اگر شناسنامه همراه نداشته باشید تحت هیچ شرایطی به شما اتاق یا خانه  و یا هتلی را نمی دهند اما این مساله در تهران به سهولت امکان پذیر است!

همانطور که از اسمش مشخص است با خون خود به طرز فجیعی بازی می کنند! در بین این جوانان افرادی پیدا میشوند که کم سن و سال هستند

افراد خیلی راحت با چند آگهی اینترنتی می توانند برای یک شب به دنبال خانه باشند بدون اینکه مدرک شناسایی داشته باشند.خانه هایی با نرخ هایی از 100 هزار تومان تا نرخ های میلیونی. خانه هایی که راه را برای هر کاری باز می گذارند. عده ای به دنبال خانه های خالی برای فرار از خانواده شان هستند و عده ای هم  به دنبال راهی برای فرار از ازدواج شرعی! اما این روزها عده ای از جوانان به دنبال هیچ کدام از این دو راه نیستند بلکه به دنبال خانه های خالی ای میگردند تا در آنجا تفریحات وحشتناکی را برای خود دست و پا کنند!نمی دانم تا به حال اسم این تفریح را شنیده اید یا نه اما اسمش هم وحشتناک است! تفریحی به اسم" خون بازی"!
واقعیتی که بیخ گوش ماست و متاسفانه از آن غافلیم! واقعیتی که باید خانواده ها از آن آگاه باشند تا شش دانگ حواسشان را جمع فرزندانشان کنند.
همانطور که از اسمش مشخص است با خون خود به طرز فجیعی بازی می کنند! در بین این جوانان افرادی پیدا میشوند که کم سن و سال هستند. وقتی به اینها نگاه می کنید نگرانشان میشوید که چرا باید نوجوانی با این سن و سال به سراغ این کار برود؟! اصلا چطور می تواند نام این واژه را به زبان بیاورد ؟!جامعه و خانواده ها چه کمبودها و بایدها و نباید هایی را نادیده گرفته اند که امروز نوجوانشان به جای تفریحات سالم و آموزنده با کسانی دمخور شده اند که به او خون بازی را آموزش می دهند و او را برای گرفتن خانه های خالی راهنمایی میکنند؟!
علیرضا.ص یکی از آن نوجوانانی است که مدتی است به دنبال این تفریح وحشتناک رفته است و از این بازی خطرناک برایمان می گوید.
علیرضا که سال بیشتر ندارد می گوید: اگر از من بپرسید که چرا به دنبال خون بازی رفتم! می گویم رفیق ناباب و محدویت های بیش از اندازه خانواده!


در زندگی همه ی ما رویدادهایی اتفاق افتاده است که از خودمان پرسیده باشیم: چطور باید عذرخواهی کنم؟» و یا اینکه  با عذرخواهی و تقاضای بخشوده شدن دیگری چگونه برخورد کنم؟»

عذرخواهی کردن و بخشودن در نگاه اول شاید ساده به نظر برسد، اما یکی از پیچیده ترین مسایل مربوط به روابط انسانی هست؛ قطعا شما هم نمونه های فراوانی از قهر و آشتی های تکراری و بی دوام را در ذهن دارید و یا بارها مجبور شده اید دیگری ببخشید؛ در حالی که هنوز رنجش ناشی از ماجرای پیش آمده را در دل داشتید و همین عاملی شده برای اینکه این آشتی ها دوام نیاورد، شاید هم از دیگری خواستید شما را ببخشد ولی همچنان از رفتارهای غیردوستانه طرف مقابلتان متعجب و دلخور هستید و دلیل این رفتارها را درک نمی کنید.
بخش مهمی از کنشها و واکنشهای رفتاری ما متاثر از یادگیری مشاهده ای است. در واقع ما به همان ترتیبی رفتار می کنیم که در طی سالها شاهد آن بوده ایم؛ اما از طرفی بسیاری از ما نسبت به این الگوهای رفتاری آموخته شده احساس ناکارآمدی می کنیم. موضوع بخشودگی و عذرخواهی هم یکی از همین موارد است.
در این نوشتار می خواهیم در چند گام ساده شیوه صحیح عذرخواهی کردن و پذیرش آن را با هم مرور کنیم. اما پیش از آن باید بدانیم عذرخواهی کردن یک مهارت است و بنابراین علاوه بر کسب آگاهی در این زمینه لازم است با تمرین و تکرار این مهارت را در الگوی رفتاری مان درونی کنیم. به عنوان یک بزرگسال می توانیم این آگاهی را با همسر، دوستان یا اعضای خانواده هم رسانی کنیم و شرایط جدیدی را تعریف کنیم تا حداکثر امکان اجرا و اثربخشی مطلوب حاصل شود. 

برای یک عذرخواهی موثر لازم است شش گام را طی کنیم :

گام اول : "من را ببخش!"

مهم است که بدانید دقیقا چه عاملی موجب رنجش طرف مقابل شده است. بنابراین به او بگویید : "من می دانم که از من رنجیده ای و می خواهم که مرا ببخشی، اما هنوز نمی دانم که چه کار اشتباهی انجام داده ام؟ "

همسرمان را به هر دلیلی رنجانده ایم، لازم است به او پیشنهاد بدهیم که ما را ببخشد. بسیاری از ما در چنین مواقعی ترجیح می دهیم هیچ حرفی نزنیم و بدون هیچ اقدامی منتظر می مانیم تا با گذشت زمان موضوع رنجش خود به خود حل شود. درحالیکه این گام اول است، باید از او بخواهیم که ما را ببخشد، اما چون این یک پیشنهاد است، لازم است آمادگی شنیدن پاسخ منفی را هم داشته باشیم. در واقع شاید بهتر باشد بعد از این مرحله کمی زمان بدهیم و منتظر بمانیم و انتظار نداشته باشیم بلافاصله درخواست ما پذیرفته و رنجش خاطر تمام شود.

گام دوم : پذیرفتن اشتباه


وقتی سوز سرما در صورت می پیچد، چشم ها نیز در امان نیستند. در واقع فصل سرما فصل بی رحمی با چشم ها هست و بدون شک خودتان نیز این بی رحمی را احساس کرده اید. 

خشکی و التهاب چشم ها از جمله مشکلات رایج در فصل سرما هستند. در واقع انعکاس نور خورشید روی برف ها و نیز خشکی هوای داخل منزل به دلیل استفاده از وسایل گرمایشی باعث تحریک چشم ها در زمستان شده و در طولانی مدت به ضعیف شدن آنها منجر می شود.

البته می توانید با این مشکلات مقابله و اثرات طولانی مدت آنها را بخصوص در ابتلا به آب مروارید و بیماری های قرنیه چشم خنثی کنید.

زمستان و مشکل شماره 1 چشم ها: خشکی چشم

خشکی چشم ها از جمله مشکلات رایج چشم در فصل زمستان محسوب می شود. این مشکل، خود را با احساس سوزش یا خارش و همچنین با احساس وجود جسم خارجی در چشم ها نشان می دهد.

زمانی که هوای منزل و محیط کار بیش از اندازه خشک باشد و یا در معرض باد و هوای سرد بیرون قرار داشته باشید، این مشکل بروز می کند.

در روزهای سرد که باد شدید می وزد، حتما عینک آفتابی بزنید تا چشم ها از آسیب باد و سوز زمستان در امان بمانند

معمولا افرادی که از لنز چشمی استفاده می کنند، بیشتر در معرض این مشکل قرار می گیرند. البته خشکی چشم در بین افراد دیگر بخصوص خانم هایی که در سنین قبل از یائسگی یا یائسگی قرار دارند نیز دیده می شود، چون افت میزان هورمون استروژن باعث بروز خشکی چشم ها می شود.

معمولا افراد شکایت می کنند که چشم هایشان دچار اشک ریزش شده است. اما واقعیت این است که چشم ها به اندازه ی کافی اشک تولید نمی کنند و زمانی که خشک و حساس می شوند، به طور غیرقابل کنترلی دچار اشک ریزش می شوند.

متاسفانه مشکل خشکی چشم ها در طولانی مدت می تواند به ضعیف شدن چشم ها و یا آسیب قرنیه منجر می شود.

چه باید کرد؟


در این دوره و زمانه، اغلب آدمها به خصوص بانوان در صدد زیباتر شدن هستند و روز به روز هزینه های بیشتری را صرف متفاوت شدن می کنند.

آنچه حقیقت دارد این است که رسیدگی با زیبا شدن به هر قیمتی قطعا تفاوت دارد و فرق این موارد را باید دانست و از هم تشخیص داد . امروزه بسیاری از شرکت ها سعی دارند با عناوین مختلف و تبلیغات بسیار هیجان انگیز  مردم را ترغیب کنند تا برای بیشتر زیبا شدن، از آنها خریداری کنند.
قرص های لاغری ، کرم ها و انواع لوازم آرایشی از کمترین محصولاتی هستند که روی آنها مانور داده می شود و با عناوین مختلف جیب مردم را خالی می کنند. آن دسته از محصولات زیبایی هم که می شود به آنها اعتماد کرد، قطعا پایه گیاهی دارند و طبیعی بودنشان مورد اعتماد واقع شده است ولی به هرحال تبلیغات است و احساس آدم ها نسبت به زیبایی
هرچه می گذرد، استفاده مدام از بیشتر لوازم آرایشی و بهداشتی صنعتی پوست ها را تیره و پیر می کند و خط و خطوطی از خود به جا می گذارد که نگو و نپرس.
ولی هنوز هم در روستاهای خوش آب و هوای کشورمان بهترین پوست ها، از آن دخترکان آفتاب خورده ایست که هوای خوب استشمام کرده اند و غذای طبیعی خورده اند.
همان دخترانی که بی مهابا در آفتاب ایستاده اند و باد صورتشان را لمس کرده است و آخر شب ، به آن قدری دنبه مالیده اند و آسوده به خواب رفتند. بوی گلها در تمام شریان زندگیشان وجود دارد و بی آنکه به ریزش مو و دغدغه های پیری بیاندیشند ، زندگی می کنند.

می شود در تاکسی و اتوبوس و مترو اخم نکرد و از بوتاکس بی نیاز شد. می شود به جای کرم های گران، از همان سنگ پای قدیمی و قدری وازلین برای ترک پاها استفاده کرد. می توان به جای نرم کننده ها، از روغن زیتون طبیعی  بهره گرفت

ن و مردانی که هنوز هم از صابون مراغه استفاده می کنند و خبری از شوره و ریزش در موهایشان نیست. چشمانشان به دلیل صداقتی ناب، پر از درخشش آفتاب گونه است و دستانشان در عین استفاده از آب سرد و یخ زده رود، نرم و مهربان است .
چه می شود که مژه مصنوعی و مدادهای مارک، هنوز هم به پای سرمه دست ساز مادربزرگ نمی رسد. عطر یاس روی لباس های صندوقچه هنوز هم آشنا به نظر می رسد. زیبایی در نگاه پاک این مردمان ، زیباتر از هر آینه دیگری است .
صبح برایشان، بوی نان تازه می دهد و آتشی سرخ که بی مهابا در آن دست فرو می برند و کماج بر سر سفره می نشانند. هنوز هم مویی که در آن شانه نمی رود، متعلق به زنی است که صابون های خارجی را  نمی شناسد و آرام و بی توقع ، موهایش را در آب ساده می شوید.


فاکتورهایی وجود دارند که اگر در نامزدی با آنها مواجه شوید، هر چه سریع تر باید نامزدی را به پایان برسانید یا با کمک یک مشاور در پی حل مشکل باشید. در غیر این صورت، اگر با همین فرمان جلو بروید، خیلی زود طلاق سرنوشت شما خواهد شد.

اختلال جنسی

رابطه جنسی چیزی فراتر از یک ارتباط فیزیکی است. این رابطه مثل چسبی است که همه اجزای یک زندگی مشترک را به هم متصل می کند و اگر ایراد داشته باشد، باعث از هم پاشیدگی زندگی زن و مرد می شود. دوران نامزدی و عقد، فرصتی برای تشخیص اختلالات جنسی  است. در این زمان شما می توانید سرد مزاجی، پرخاشگری جنسی، اعتیاد جنسی یا اختلالات فیزیولوژیک طرف مقابل را بشناسید. اختلالات جنسی دو گونه اند. برخی درمان دارند و برخی نه. اگر با چنین موردی مواجه شدید، به پزشک متخصص یا روانپزشک مراجعه کنید تا در صورت درمان پذیر بودن، مشکل را برطرف کند. در غیر این صورت، ادامه دادن نامزدی و برنامه ریزی برای ازدواج به صلاح نیست.

همه افراد خشمگین می شوند اما آنهایی که بیشتر و سریعتر از دیگران خشمگین می شوند، هر موضوعی برای آنها با عصبانیت همراه است و اولین گزینه شان در مواجهه با مشکلات، داد و قال و خشم و تخریب گری است، نمی توانند همسر خوبی باشند

اعتیاد

همیشه شنیده ایم که اعتیاد بلای خانمان سوز است. بله این دقیقا بهترین تعبیری است که می توان برای اعتیاد به کار برد. فرد معتاد حتی اگر با انگیزه درونی ترک کرده باشد، باید 5سال راکاملا پاک بگذراند تا بتوان گفت اجازه ازدواج دارد. اگر طرف مقابلتان اعتیاد دارد (به هر چیزی، از الکل گرفته تا مواد مخدر سنتی، مواد مخدر صنعتی و.) با او ازدواج نکنید و وعده ندهید که بعد از ترکش با او ازدواج خواهید کرد.

ناپختگی

ناپختگی به معنی نداشتن بلوغ است. برای ازدواج نیاز است که هر دو طرف به بلوغ جنسی، بلوغ عاطفی، بلوغ اجتماعی و بلوغ اقتصادی رسیده باشند. هر کدام از این بلوغ ها که نباشد، یک جای کار می لنگد. فرد ناپخته کسی است که بچگانه رفتار می کند، استقلال فکری ندارد، از نظر مالی وابسته است و هویتش اجتماعی اش شکل نگرفته و نمی داند چه کاره است و می خواهد در دنیا چه کاری انجام دهد. اگر طرفتان آدم نابالغ و ناپخته ای است و شما این را بعد از نامزدی فهمیده اید، منتظر نمانید تا کم کم پخته شود. این فرایند ممکن است خیلی طولانی شود. خودتان را مجبور به صبوری بیشتر و سکوت و فداکاری نکنید. به جای آن، این نامزدی را خاتمه دهید. زندگی با یک فرد نابالغ، به معنی جنگ و جدال های هر روزه، خودخوری کردن، سردی و طلاق عاطفی است.

پرونده های باز


زمانی که هنوز ازدواج نکرده بودم، رویای شوهری مهربان و دلسوز همیشه همراهم بود ولی امروز بعد از چند ماه زندگی مشترک بدترین لحظه زندگی، زمان آمدن شوهرم به خانه است. شوهرم بهانه گیر است و زود عصبانی می شود. اگر یک روز خندان به خانه بیاید، بزرگترین روز شادی من است. 

شش ماهی است که وارد زندگی مشترک شده ام. شوهرم را دوست دارم و دلم برایش می سوزد. در دوران نامزدی این سؤال در ذهنم بود که چطور بفهم فرد مقابلم  زود عصبانی می شود یا نه؟ از آنجا که خانواده متعصبی داشتم کمتر با نامزدم بیرون می رفتم و بیشتر پیامکی و تلفنی حرف می زدیم و به نوعی شناخت من دست و پا شکسته بود.

یکبار هم خواستم با هم پیش مشاور برویم اما کلی کلمات توهین آمیز درباره روان شناسان و مشاوران زد که من جدی نگرفتم و گفتم حتما عقیده ای به جلسات مشاوره ندارد. از همان روز مراسم ازدواجمان با عکاس و فیلمبردار بحث کرد، طوری که اشک من را درآورد.

 از خصوصیات اخلاقی عجیب و غریبش و خشم و عصبانیت های بی موردش هر روز چشمه ای جدیدی می بینم.او وقتی عصبانی می شود نه تنها خودش را آزار می دهد بلکه به زمین و زمان هم رحم نمی کند. قبلا تمام تلاشم را می کردم تا هر بهانه ای می گرفت، جوابش را بدهم و دلیل بیاورم اما از وقتی دیدم جانم در معرض خطر است و هرگاه عصبانی می شود، وسایل خانه را به سمت من پرت می کند،سکوت می کنم یا در اتاقی پناه می گیرم.

وقتی عصبی می شود، حرف های زشتی می گوید، پشت فرمان که باشد اگر کسی جلویش بپیچد تا حساب او را کف دستش ندهد ول نمی کند. خیلی تلاش کردم بهانه ای برای عصبانیت دستش ندهم اما فکر می کنم او ذاتا فرد عصبی است و ملاحظه اطرافیان را نمی کند.

من خیلی رنج می برم و نمی خواهم حرفی از جدایی بزنم اما آیا می شود با این فرد به زندگی مشترک ادامه داد؟ لطفا راهنمایی ام کنید.


در قسمت نظرات، کمک های فکری تان را برای این دوست مجازی بنویسید.


آخرین جستجو ها

پیام سلامت parsiboy شه پول SHAPOL- بوکان snowinmatpo mennetztafee Aimee's memory وبلاگ کاروفناوری دبیرستان شهید بهمنی (دوره اول) tofultifu چه کسی گفت خدا شاعر نیست هیئت ابوالفضل العباس_.روستای جوزاربکش _.شهرستان نوراباد ممسنی